انتظارات غلط والدین
موضوع بعدی که مربوط میشود به انتظارات نادرستی که والدین از بچهها دارند. خیلی وقتها برای ما پیش آمده که والدین را با بچه ها مقایسه کردیم و بچههای همسن و سالشون که مثلاً می گویند که این بچه نصف توست، ازش یاد بگیرید. اینها درواقع نشاندهنده انتظارات نادرست ما والدین است. باید توجه داشته باشیم که بچههای ما انتظاراتی که ازشون داریم براساس سنشان،جنسیتشان،وضعیت خانوادگی ما قابل درخواست است.موضوع بعدی ما هیجاناتی هست که والدین نشان میدهند.گاهی پیش می آید مثلا بچه ما در شرایطی یک رفتار نامطلوبی انجام میدهد،وقتی که من به بچم خندیدم تو این شرایط چه اتفاقی میافتد؟بچه ی من تقویت میشود و سری بعد که همان رفتار را انجام داد و انتظار خنده را دارد،من با او بدرفتاری میکنم. چرا که در درون خودم هیجاناتم تغییر کرده و الان ناراحت هستم و نسبت به این رفتار او حس خوبی نمیگیرم و درواقع بد رفتاری میکنم. بچه تو این شرایط نمیداند که چه کار باید بکند الان این رفتار خوب بود که من تکرارش کنم ویا اینکه رفتار خوب نبود و چه کار باید بکنم؟مورد بعدی دستورات نادرستی است که از طرف والدین صادر میشود.معمولا والدین به صورت مبهم و گنگ صحبت میکنند و دستوراتشان مشخص نیست،خواهش میکنم توی دستوراتی که به بچه ها میدهید صراحت کلام داشته باشید دقیقاً به بچهها بگویید که چه میخواهید ازآنها یه دستور ساده،مثلاً برو از کابینت فلان چیزو بیار خب آشپزخونه پر از کابینته...باید من از کجا از کدام کابینت آن وسیله را بیاورم؟. یا این رفتار اشتباه باید یک رفتار جایگزینی داشته باشیم. وقتی که میگوید این رفتار اشتباه است خب قبول اشتباه! اما چه رفتاری را باید جایگزین رفتار اشتباه کنیم؟ در تنبیه دقیقاً همین موضوع برای ما پیش میاد که ما موضوع را نهی میکنیم میگیم که نباید این کار انجام بدید و درنتیجه بچه اون کار را انجام نمیدهد و یه کار دیگه انجام میدهد. بستگی به شخصیت کودک ما دارد پس توجه داشته باشیم و در آخر موضع جامعه است دوستان چون معمولاً بعد از سنین مدرسه از جامعه تاثیر پذیری بیشتری دارندو از همسن و سالهای خودشان بیشتر از والدینشان تاثیر می گیرند و این چیزیه که باعث اضطراب و نگرانی والدین میشود و طبیعی است که بچهها تو سن مدرسه از جامعه خودشون از دوستانشون الگو پذیری داشته باشند و بیشتر تحت تاثیر دوستانش قرار بگیرند.